جدول جو
جدول جو

معنی وور و وور - جستجوی لغت در جدول جو

وور و وور
(وو رُ / وورْ رُ)
در تداول، چست و چالاک. رجوع به زبرزرنگ شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(دَ رُ وَ)
دور وبر. اطراف. (یادداشت مؤلف). رجوع به دوروبر شود
لغت نامه دهخدا
(وِرْرُ وِ)
پرحرفی. سخنان پوچ و بیهوده. در تداول، پی درپی سخن گفتن. حرف زدن. تلقین و تکرار. پرحرفی:ضرب المثلی در مقام استهزاء کردن تحصیل علم گویند: پالاندوزی است و دریای علم نه ملایی است و وروور. (از فرهنگ فارسی معین). رجوع شود به امثال و حکم دهخدا
لغت نامه دهخدا
بیشمار و کثیر و انبوه و غلبه،
- ایل وور وور، گروه بیشمار: مثل ایل وور وور ریختند و غارت و چپاول کردند
لغت نامه دهخدا
تصویری از شور و مور
تصویر شور و مور
حقیر ضعیف: فلان شور و مور است، شور و غوغا آشوب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دور و ور
تصویر دور و ور
دور و ور: (همیشه جوانانی دور و ور او می پلکیدند)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از وورووور
تصویر وورووور
متوالیا پی درپی پشت سرهم: (اتومبیلها وور و وور میوه توی این تهران می آورند)
فرهنگ لغت هوشیار